معماری کارآمد؛ مدرسه کارآمد
قسمت دوم – کتابخانه کارآمد با معماری کارآمد
محمد تابش، طراح و پژوهشگر در زمینه معماری مدارس و محیطهای یادگیری
در قسمت پیشین اشاره شد که یادگیری با فرآیندی پویا، مستمر و منعطف که در آن فراگیران با انگیزه روشن و نقشی فعال حضور دارند، باید کانون توجه در طراحی مدرسه قرار گیرد، به این صورت که محیط کارآمد برای یادگیری نیز با ظرفیتی پویا و منعطف، همواره و در همهجای آن محیط، حامی و تسهیلگر آن فراگیران و فعالیتهای آنان باشد. وقتی فضاهای مدرسه با اولویت تسهیل امر یادگیری طراحی شوند، معماری مدرسه کارآمدی بیشتری به محیط میبخشد و این طراحی کارآمد، میتواند هر کدام از فضاهای اصلی مدرسه را به قلب تپنده مدرسه تبدیل کند.
قلب تپنده مدرسه کجاست؟
در ابتدا شاید به نظر بیاید که پیش از هر فضایی، کلاسهای درس را قلب تپنده مدرسه بنامیم و آنها را به عنوان اولین فضاها انتخاب کنیم و فضاهای دیگر را در اولویتهای بعدی مورد بررسی قرار دهیم. این پیشفرض برای این به ذهن متبادر میشود که در نگاه اول، بیشتر افراد، کلاسهای درس هر مدرسه را مهمترین فضا به عنوان بستر یادگیری در هر مدرسه میدانند. این در حالی است که فضایی بیشترین لیاقت را دارد تا لقب قلب تپنده را به خود اختصاص دهد که ظرفیت بیشتری برای پویا بودن و پویاییبخشی به سایر فضاهای مدرسه در جهت تسهیل در فرایند یادگیری را دارا باشد و بتواند متن مدرسه را تحت تأثیر خود قرار دهد. هرچند که همه فضاهای اصلی مدرسه کم و بیش این ظرفیت را دارند، اما این که این ظرفیت در چه فضاهایی بیشتر است، نیاز به کنکاش و توجه بیشتری دارد. یکی از این فضاها که میتواند در اولویت بررسی قرار گیرد، کتابخانه و ظرفیتهای آن برای یادگیری در مدرسه است.
شکل 1- کتابخانه به مثابه ظرفیتی برای یادگیری
کتابخانه مدرسه با معماری کارآمد
اگر فرض کنیم که کتابخانه یک مدرسه تنها یک سالن یا یک اتاق مجهز به مخزن کتاب و احتمالاً یک قرائتخانه در گوشهای از مدرسه نمیباشد بلکه میتواند ظرفیت بیشتری از فعایتها و فضاهای گوناگون دیگر را داشته باشد، تصویر بهتری از یک کتابخانه میتوان به دست آورد که نه تنها کارآمدی بیشتری پیدا میکند بلکه کارآمدی مدرسه را نیز به شکلی محسوس ارتقا میبخشد. اما چگونه این تصویر جدید را خلق کنیم؟ شاید ابتدا باید به دنبال مکان و موقعیت فیزیکی کتابخانه باشیم. یکی از مهمترین موضوعات در معماری، یافتن مکان مناسب برای فضاها است.
- کتابخانه کجاست و کجا باید باشد؟
پیدا کردن موقعیت یک کتابخانه در یک مدرسه قدری دشوار است. به طور کلی سه نوع مکانیابی قابل فرض است. کتابخانه متمرکز در یک فضای مستقل، کتابخانه منتشر در فضاهای مختلف مدرسه و کتابخانه مرکب از دو نوع متمرکز در یک فضا و منتشر در متن مدرسه.
مدارس ما معمولا اگر فضاهای بزرگ و متعددی داشته باشند، یکی از این فضاها که یک سالن مستقل با در ورودی کنترلشده است را در اختیار کتابخانه قرار میدهند. این اتفاق از این نظر که در حفاظت از کتابها موفق خواهند بود و همچنین قرائتخانه آرام و ساکتی قابل دستیابی میگردد مفید و مثمر ثمر است اما نمیتوان مطمئن بود که چنین موقعیتی قدرت جذب دانشآموزانی که چندان به کتاب و کتابخوانی گرایش ندارند را داشته باشد. البته بدیهی است که این نوع موقعیت کتابخانه برای علاقمندان به کتاب جذاب است. اما ویژگیهایی که به کارآمدی این نوع کتابخانه منجر میشود را در آینده مورد بررسی قرار میدهیم.
شکل2- کتابخانه متمرکز در یک دبیرستان در مشهد
نوع دیگر مکانیابی برای کتابخانه، کتابخانه باز و منتشر در فضاهای مختلف مانند راهروها، لابی و سایر فضاهای مدرسه است. معمولاً عامل این نوع مکانیابی به دو شکل کلی دیده میشود. در برخی مدارس برای اینکه فضای مستقل مناسبی برای کتابخانه ندارند و یا اینکه ترجیح آنها این بوده است که فضای کتابخانه را برای فعالیت دیگری به اصطلاح “آزاد” کنند، موقعیت خاصی را برای کتابخانه در نظر نمیگیرند و کتابخانه را در سطح مدرسه منتشر میکنند. اگر در این مدارس، اساساً موضوع کتابخانه در اولویت نباشد، معمولاً کتابها در گوشه و کنار مدرسه با بیمهری این طرف و آن طرف میشوند و به تدریج کتابخانه رو به زوال مادی و معنوی میگذارد. اما ممکن است مدارسی باشند که به شکلی هدفمند کتابخانه را به جای حبس در کنجی از مدرسه، با تمهیداتی هوشمندانه به متن مدرسه بکشانند. هم کتابها را در معرض و دسترس همه دانشآموزان قرار میدهند و هم به گونهای عمل میکنند که کتابخانه، شأن و جایگاهش لکهدار نشود. توجه به موارد زیر میتواند زمینههای متناسب با این هدف را فراهم سازد.
همینجا بنشینم و بخوانمش: شاید مهمترین اولویت، انتخاب محل با کیفیت و ظرفیت مناسب است. مثلا اگر قرار است کتابخانه در مدرسه منتشر باشد، فضاهایی انتخاب شود که علاوه بر قرار دادن قفسه کتاب، ظرفیت قرار دادن مبلمانی که در همان محل امکان مطالعه کتابها فراهم گردد را نیز داشته باشد. حتی یک نمیکت کوتاه چسبیده به قفسه کتابها و یا یک قالیچه کوچک، میتواند این زمینه را فراهم کند.
شکل 3 – فضایی برای نشستن در مجاور قفسه کتابها – خوانسار
این کتابها با این محیط جور است: انتشار هدفمند کتابها در متن مدرسه، کمک میکند تا ترغیب به مطالعه به جهت کاربرد و تناسب بیشتری که آن کتاب برای آن محیط دارد شکل گیرد. مثلا جای یک کتاب علمی قطور مربوط به دروس فیزیک و شیمی و مانند آن در کنار لابی یا راهروها نیست. این کتاب باید در بخشی از آزمایشگاه و یا در مجاورت آن قرار گیرد تا کتاب در خدمت عملکرد مرتبط با آن فضا، بیشتر مورد توجه و مراجعه قرار گیرد. در عوض، کتابهای رمان و یا کتابهایی که داستانهای کوتاه و یا مطالب گزیده شده کوتاه را دارا هستند میتوانند در فضاهایی مثل گوشه و کنار لابی یا راهرو به خوبی مورد استقبال قرار گیرند. کتابهای مرجع علمی در کلاسهای موضوعی مرتبط و کتابهای مذهبی در نمازخانه مدرسه قابلیت قرارگیری را پیدا میکنند.
شکل 4- قرارگیری کتابهای مرتبط در آزمایشگاه
هر کتابی که بخواهم راحت مییابم: یکی از دلایلی که باعث میشود تا یک کتابخانه منتشر در یک مدرسه ناموفق باشد، این است که پیدا کردن کتابها به جهت فقدان نسبی انتظام در مقایسه با کتابخانه متمرکز در یک فضا، دشوار میگردد. انتشار هدفمند کتابها در محیطهای متناسب که در قسمت قبلی به آن پرداخته شد علاوه بر کاربردیتر کردن کتابها باعث میشود که جست و جوی کتاب هم متناسب با کاربرد و نوع محیط و فضای قرارگیری کتابها سادهتر گردد. علاوه بر این لازم است تا با تمهیدات گوناگون دیگر مانند نصب تابلوهای معینکننده عناوین و موقعیت کل کتابهای مدرسه در هر محل، امکان پیدا کردن موقعیت کتاب دلخواه با مراجعه به یکی از محلهای قرارگیری کتابها فراهم گردد. قرارگیری رایانه یا تبلت و… میتواند ابزار دیگری برای جست و جو و حمایت از این رویداد باشد.
شکل5- تمهیدات جستوجوی آسان کتابها
وصله ناجور نیست: چیدمان کتابخانهها در گوشه و کنار فضاهای گوناگون مدرسه نباید به شکلی باشد که به نظر بیاید کتابها، قفسهها و مبلمان پیرامونی آنها در دست و پا قرار گرفتهاند و وصله ناجور با محیط بوده و منجر به افت زیبایی آن محیط شدهاند. بر خلاف این، باید به گونهای باشند که به زیباییهای محیط بیافزایند. این موضوع بیش از هر چیزی در پیوند با انتخاب درست قفسهها و سایر امکانات مرتبط و همچنین انتخاب موقعیت قرارگیری آن قفسهها و امکانات وابسته آنهاست. مثلا میتوان قفسههایی که در کنارهها و چسبیده به دیوارها قرار میگیرند را با ارتفاع بلندتر فرض کرد اما باید قفسههای کتابی که در وسط فضاها و هرجایی به جز دیوارهها قرار میگیرند به گونهای باشند که وقتی دانشآموزان روی یک صندلی در کنار آن قفسهها نشستهاند هم بتوانند بدون اینکه آنها مانع دیدشان باشند، محیط و چشماندازای پیرامونی خود را به راحتی ببینند. هرچند از جهات متعددی توصیه میشود که حتی قفسههای پیرامونی هم با ارتفاع کم باشد. هم به جهت دسترسی به کتاب برای افراد کوتاهقد و هم به جهت استفاده از بالاترین سطح آنها برای قرار دادن اشیاء گوناگون دیگر متناسب با محیط آنها.
شکل6- کتاب کوتاه و قابلیت های آن
معلم ما هم کتاب میخواند: بهتر است علاوه بر کتابخانه تخصصی که معلمین در دفتر مدرسه در اختیار دارند، کتابهایی که منعی ندارد تا دانشآموزان هم با آنها روبرو شوند در فضاهای مختلف مدرسه دیده شوند تا مراجعه و مطالعه معلمین در بین خود دانشآموزان منجر به تشویق غیرمستقیم آنها به کتاب و کتابخوانی گردد.
ممکن است در اینجا این پرسش مطرح شود که بالاخره کتابخانه متمرکز برای یک مدرسه مناسبتر است یا کتابخانه منتشر در متن مدرسه و یا نوع مرکب آنها ؟
پاسخ به این سؤال بدون بررسی ویژگیهای محیط هر مدرسه و همچنین بررسی وضعیت و جایگاه کتاب و کتابخوانی در بهرهبرداران آن مدرسه ممکن نمیباشد. اما تا حدی میتوان به شکل کلی به آن پرداخت. بدیهی است که در مدرسهای که به جهت محدودیت شدید فضاها، نمیتواند فضای مختص کتابخانه متمرکز داشته باشد معمولا با این سؤال روبرو نمیشوند. چون چنین مدرسهای یا اساساً کتابخانه ندارد و یا اینکه موقعیت انتخاب وجود ندارد و به ناچار باید رو به کتابخانه منتشر در محیط بیاورند. اما این پرسش در مدارسی که فضای بزرگ و مناسب برای کتابخانه مستقل متمرکز دارند بیشتر قابل طرح است. ایدهآل در این مدارس این است که به روش مرکب روی آورند. هم کتابخانه متمرکز و قرائتخانه آن وجود داشته باشد و هم متن مدرسه سرشار از موقعیتهای مطلوب برای کتاب و کتابخوانی باشد. در یک سالن که به کتابخانه اختصاص دارد فعالیتهای زیادی قابل تعریف هستند که در آینده به آنها خواهیم پرداخت اما این سالن که عنوان کتابخانه را به یدک میکشد نباید از متن مدرسه فاصله داشتهباشد. موضوعی که مشخص است آن است که یک کتابخانه متمرکز و کاملا مستقل که فقط در ساعاتی از روز قفل در آن باز میگردد، نمیتواند قلب تپنده مدرسه باشد. وجود یک سالن ویژه کتاب و کتابخوانی و هر فعالیت مرتبط با کتب آن، که همیشه زنده و در دسترس باشد و به روشهای گوناگون در ارتباط با متن مدرسه قرار گیرد، برای یک مدرسه بسیار ارزشمند است و به کارآمدی آن میافزاید.
اما بررسی طراحی و ساماندهی یک کتابخانه کارآمد برای یک مدرسه کارآمد در یک مقاله نمیگنجد و لازم است تا بیش از این به آن بپردازیم. در این رابطه موضوعات گوناگون دیگری از جمله مطالب زیر میتواند مورد بررسی بیشتری قرار گیرد:
- اساساً با توجه به امکان ایجاد کتابخانه مجازی، آیا مدارس امروز نیاز به کتابخانه به شکل واقعی و کالبدی دارند؟
- چه کنیم که حتی یک کتابخانه، واقعیتر از کتابخانه واقعی باشد، یعنی چگونه دانشآموزان مطالعات کتابخانهای خود را به جهان واقعی متصل کنند و آنها را لمس و تجربه کنند؟
- آیا روح کتابخانه در کلاس درس معنا مییابد و یا هویت کلاس درس در بستر کتابخانه شکل میگیرد؟
- جذابتر کردن کتابخانه با رویکردهای بصری و کارکردی چگونه بیشتر شکل میگیرد؟
- به چه شکلی دانشآموزان کتابخوان، میتوانند در خود کتابخانه، تجربه خود از مطالعاتشان را بادیگران به اشتراک بگذارند؟
- چگونه تجربه خلق و ساختن در کتابخانه قابل تحقق است؟
- نقش معلمین مدرسه در کارآمدی کتابخانه و کتابخانه کارآمد چه میتواند باشد؟
و موارد دیگری که در قسمت آینده به آنها خواهیم پرداخت.