دوراهیها در معماری مدرسه
قسمت اول – تعریف دوراهیها در معماری مدرسه کارآمد
چالش دوراهی در مدرسه
بسیاری از فعالیتها و یا رویدادهای یک مدرسه، در یک زمانی و بر اساس معیارهایی انتخاب شدهاند. چه بسا بسیاری از این انتخابها در شرایطی مشابه به یک موقعیت دوراهی در تصمیمگیری شکل گرفتهاند. دوراهیهایی که در بسیاری از موارد چالشبرانگیز هستند و انتخاب مسیر، چندان کار سادهای نمیباشد. از این رو بسیاری از این دوراهیها سالهاست که در شوراهای تصمیمگیری در برخی مدارس، مورد بحث و گفت و گو هستند و کمتر این اتفاق رخ میدهد که انتخاب یک مسیر، بر اساس اتفاق نظر همه اعضاء آن شورا شکل گیرد بلکه در بیشتر موارد، هر انتخابی موافقان و مخالفان سرسختی دارد. این که مزایا و معایب هر یک از دو راه و دو مسیری که در معرض انتخاب هستند چه قدر بتواند شناسایی گردد به گونهای که به وضوح بتوان گفت کدام تصمیم و کدام مسیر درستتر است، منجر به این نوع چالشها در تصمیمگیری میشود.
رابطه دوراهیها و معماری مدرسه
مجموعه مقالات پیش رو، تحت عنوان “دوراهیها در معماری مدارس کارآمد”، به این قبیل از تردیدها و تصمیمهای چالشی میپردازد که در بیشتر موارد انتخاب کردن با دشواری روبرو است و از طرفی این انتخابها در معماری و مبلمان محیطهای یادگیری مؤثر است. نمیتوان پذیرفت که معماری هر محیطی وابسته به رویدادها و فعالیتهای آن محیط نمیباشد. در مقالات بخش معماری کارآمد؛ مدرسه کارآمد، بارها و بارها چگونگی وابستگی عمیق اتفاقات و فعالیتهای یک مدرسه با معماری و مبلمان آن، مورد بررسی قرار گرفت. کارآمدی معماری مدارس و معماری مدارس کارآمد، تنها در زمانهایی شکل میگیرد که معماری مدرسه تسهیلگر و حمایت کننده رویدادها و فعالیتهای اصولی با انتخابهای درست در آن مدارس باشد. شاید این جملات، پرتکرارترین تعابیری باشند که در آن مقالات بیان شدند و مورد بررسی قرار گرفتند.
شما هم بیاندیشید
در این قسمت به برخی از این دوراهیها به اختصار اشارهای میکنیم و در قسمتهای بعدی به شکل نسبتاً تفصیلی به بحث و تحلیل پیرامون بعضی از آنها خواهیم پرداخت. مقاله این قسمت میتواند چشمانداز روشنتری از موضوعات و بحثهای پیش رو ایجاد کند و پیشاپیش، مخاطبان را با سؤالات و چالشهای مرتبط با این بحث مواجه نماید. چه بسا برای مخاطبین فعال این نوشتهها، فرصتی بیشتر برای اندیشیدن پیرامون این پرسشها شکل گیرد. هر چند پاسخ بعضی از این پرسشها منحصراً به انتخاب از میان دو راه معین ختم نمیشود و ممکن است که راههای بیشتری هم قابل بررسی باشد اما سعی ما بر این است که بر اساس تجربههای پیشین، به دو مسیری که معمولاً بین معلمین و همچنین گردانندگان مدارس مورد توجه بیشتر بوده است بپردازیم.
کلاس درس با دیوارهای شفاف یا غیرشفاف؟
چرا دیوارهای یک کلاس دارای شفافیت باشد و یا چرا شفاف نباشد؟ چند سالی هست که این سؤال به شکلی چالشی در بعضی از مدارس مطرح میشود. آنهایی که موافق وجود شفافیت هستند به دنبال گسترش نور و توسعه عمق دید و چشماندازهای داخلی هستند و آنهایی که با آن مخالفت میکنند، نگران حواسپرتی دانشآموزان و یا خطرات ناشی از شکسته شدن احتمالی شیشهها هستند. این چالش، یکی از مسائلی است که بسیاری از معلمین را نیز با خود درگیر میکند. معلمی که دوست ندارد کلاسش از بیرون دیده شود و چه بسا دلایل قابل قبولی هم در این رابطه دارد با معلمی که به دیده شدن فعالیتها و رخدادهای کلاسش علاقمند است، در پاسخ به این چالش کاملا متفاوت عمل میکنند. در یکی از شمارهای آینده بیشتر به این موضوع خواهیم پرداخت.
مدرسه با کفش یا بدون کفش؟
این موضوع که دانشآموزان در بدو ورود به ساختمان مدرسه کفشهای خود را از پا درآورده و در جاکفشی قرار بدهند و در فضاهای مدرسه بدون کفش تردد کنند، از موضوعات مورد بحث در بعضی مدارس است که موافقان و مخالفان خود را دارد. موافقان مدارس بدون کفش از راحتی بیشتر و خستگی کمتر بچهها صحبت میکنند و دلایل دیگری از قبیل استفاده از موقعیتهای گوناگون برای نشستن روی زمین و استفاده از فضاها برای فعالیتهای گوناگون گروهی صحبت میکنند. اما مخالفان این موضوع به دشواری نظافت محیط و ناامنی در هنگام خروج اضطراری ناگهانی احتمالی کل مدرسه اشاره میکنند. البته دامنه بحث خیلی گستردهتر از این حرفهاست که اگر علاقمند به دنبال کردن آن باشید در مجله رشد معلم امسال به آنها خواهیم پرداخت.
دفتر بزرگ محیط کار اشتراکی یا دفاتر پراکنده کوچک؟
یک دفتر بزرگ که چندین بخش از بخشهای مختلف مدرسه در آن جمع شوند تا یک محیط کار اشتراکی تشکیل شود، ایدهای است که در سالهای اخیر به جهت محدودیت فضا و برخی ملاحظات دیگر در مدارس مورد توجه قرار گرفتهاست. در حالی که مخالفان این نوع دفاتر از کاهش کارآیی و تمرکز صحبت میکنند و موافقان آن از هماهنگی و همکاری بیشتری بین بخشها در چنین فضاهایی خبر میدهند. از سویی دیگر توزیع بیشتر دفاتر کوچک در محیط مدرسه از دیگر مواردی است که مخالفان دفاتر بزرگ کار اشتراکی به آن استناد میکنند تا امکان نظارت عمومی به فضاهای مختلف مدرسه به شکلی مداوم و مطلوب صورت پذیرد. علاقمندان به بررسی بیشتر این موضوع هم میتوانند در آینده به شکلی تفصیلی از جزئیات و مطالب بیشتر آن برخوردار شوند.
حضوریا عدم حضور اولیاء دانش آموزان در متن مدرسه؟
مدارس نسبت به حضور اولیاء دانشآموزان در متن مدرسه در ساعات کار مدرسه، واکنشهای متفاوتی دارند. در بعضی مدارس، محل حضور اولیاء و محدوده مجاز ورود آنها، محدود به دفتری در آستانه مدرسه است که در برخی مدارس به آن دفتر روابط عمومی میگویند. حتی ملاقاتهای مربیان، مشاوران و معلمان مدرسه هم در آن دفتر و یا در دفاتر مشاوره مجاور آن برگزار میگردد. این در حالی است که بعضی دیگر از مدارس انتظار دارند تا اولیاء در هر زمان که بخواهند بتوانند وارد فضاهای مدرسه شوند و از نزدیک با اتفاقات مدرسه روبرو شوند. این موضوع وابسته به عوامل گوناگونی است که موافقان و مخالفان حضور یا عدم حضور اولیاء به آن میپردازند. در آینده بیشتر پیرامون این مطالب در رشد معلم بخوانید.
تمرکز یا توزیع کتابخانه، آزمایشگاه و کارگاه، سایت رایانه، کمدها و جالباسی دانشآموزی و همچنین کلاسهای موضوعی و غیر آن؟
به طور معمول، مدارس متوسط و بزرگ، کتابخانه، سایت رایانه، کارگاهها و آزمایشگاههای مستقل و متمرکز در فضاهای نسبتاً درشتدانه دارند. این در حالی است که این رویکرد در بعضی مدارس متفاوت است. کتابخانه را در محیط مدرسه پراکنده میکنند. آزمایشها را در کلاسهای موضوعی و یا در کلاسهای درس انجام میدهند، کارگاههای کوچک تخصصی غیر متمرکز دارند و رایانهها در چند نقطه مدرسه در دسترس قرار میگیرند. کمدها و یا جالباسیهای دانشآموزی کل مدرسه هم میتوانند در یک نقطه متمرکز باشند و یا در محدوده کلاسها پراکنده باشند. هر یک از این دو نوع رویکرد یا دوراهی بین تمرکز و توزیع در هر کدام از موارد اشاره شده بحثهای چالشی مرتبط با خود دارد و انتخاب هر رویکرد وابسته به زمینههای گوناگونی است که در یک یا چند مقاله مستقل به آنها خواهیم پرداخت.
دوراهیهای معماری و تعارضهای تربیتی مانند؛ حیاء یا نظم؟ ادب یا راحتی؟ اعتماد یا کنترل؟ و…
پیشفرض رایج در بسیاری از مدارس این است که مدرسه باید دفتر نظامت داشته باشد و این دفتر باید به همه جا دید داشته باشد. متعاقب آن وقتی دفتری به همه جا دید داشته باشد، این احتمال وجود دارد که همه جای مدرسه به این دفتر دید دارند. این موضوع چه مشکلاتی را در پی دارد؟ چه ارتباطی بین تقابل حیاء با نظم در این مثال وجود دارد؟ این مثال تنها مثال از دوراهیهای مرتبط با معماری نیست که تأثیرات تربیتی معماری در مدرسه را به شکلی چالشی تبدیل میکند. اخیرا برخی مدارس در نقاطی از مدرسه از مبلهای راحتی برای دانشآموزان استفاده میکنند. این موضوع برای رفاه و راحتی دانشآموزان است و البته برخی آن را در منافات با رعایت ادب در حین عبور معلمین از سوی دانشآموزان لمیده بر این مبلها میدانند. در این مثالها و مثالهای دیگر مانند نصب یا عدم نصب دوربین در کلاسها در مدرسه و یا میز و صندلیهای دونفره و یا انفرادی، دوراهیهای بود و نبود موضوعاتی در ساختمان مدرسه و مبلمان آن و تعارضهای تربیتی احتمالی مدنظر است که در مقالهای مستقل باید به آنها بپردازیم.
وجود سرایداری یا نصب دوربینها و کنترل از یک دفتر برای امنیت مدرسه؟
سرایداری در هر مدرسه یکی از سختترین مشاغل در مدرسه است. معمولا سختی این شغل، شامل حال خانواده محترم شخص سرایدار هم میگردد و در ساعات زیادی از شبانهروز، آسایش آنها را به خطر میاندازد. اما مدارس به جهت تأمین امنیت در مدرسه در ساعات مختلف به شکلهای گوناگون خود را نیازمند به وجود سرایداری در مدرسه میدانند. برخی پیشنهاد میکنند که به جای سرایداری در دفتری در مدرسه با مشاهده تصاویر دوربینهایی که در محدوده در ورودی و پیرامون آن است مانند بسیار از ساختمانهای عمومی دیگر به صورت شیفت نگهبانی از امنیت مدرسه حراست گردد. آیا میتوان ترجیحی بین این دو رویکرد پیدا کرد؟ بحث بیشتر پیرامون آن، باشد برای آینده.
سالنهای نمازخانه، غذاخوری ویا اجتماعات به صورت متمرکز یا پراکنده؟
در یک مدرسه بزرگ در منطقهای که زمین آن ارزش زیادی دارد، مشاهده میکنیم که یک سالن بزرگ، فقط در ساعت ظهر برای صرف غذا باز میشود و دانشآموزان در مدت حداکثر یک ساعت در آن رفت و آمد میکنند و از فضای آن استفاده میکنند. اگر در این مدرسه بین گردانندگان مدرسه این بحث شکل بگیرد که بهتر است ما از این سالن استفاده های گوناگون دیگر ورزشی، آموزشی و فرهنگی داشته باشیم و محل غذا خوردن دانشآموزان را به شکل دیگر و در چند فضای دگیر مدرسه مدیریت کنیم، شما جزء موافقین این موضوع خواهید بود، یا مخالفین آن؟ در مورد سالن اجتماعات و نمازخانه چطور؟ این دوراهیها که یک سالن به یک موضوع برای ساعتی محدود اختصاص پیدا کند یا در ساعات مختلف فعالیتهای گوناگونی در آن شکل گیرد، مسائل و حاشیههای گوناگونی دارد که باید در آینده به تفصیل به آنها بپردازیم.
دوراهیهایی دیگر…
مدرسه بدون کیف یا با کیف که بحث آن در دبستانها بسیار داغ است، حیاط تحت سلطه زمینهای ورزشی یا حیاط به صورت یک پارک تفریحی-آموزشی- فرهنگی، کلاس درس با یک تخته ثابت و یا کلاس با تختههای متحرک، کلاس با سکوی معلم و یا بدون آن، تعارض کیفیت و اقتصاد با انتخاب دوراهیهایی مانند انتخاب کولرگازی و یا کولر آبی برای کلاسها و یا انتخاب بین نیمکت ساده و مستحکم ثابت دو یا سه نفره با انتخاب میز و صندلیهای انفرادی چرخدار با آسایش بالاتر و البته استهلاک احتمالی بیشتر، مدرسه با ديوار دورتادور حياط يا بدون ديوار و در اشتراک قرار دادن محوطه مدرسه و برخی سالنهای آن با محله، رنگآمیزی مدرسه با استفاده از چندین رنگ با تنوع زیاد یا رنگآمیزی با رویکرد رنگهای محدود برای ایجاد آرامش بیشتر در محیط، مدرسه مجهز به پارکینگ اتومبیل یا بدون پارکینگ، استفاده یا عدم استفاده از بام مدرسه و بسیاری از دوراهیهای دیگر که نیاز به بررسی و تحلیل دارند در کنار مواردی که با تمرکز بیشتری به آنها اشاره شد، غالبا به صورتی هستند که به طور معمول، فوراً و با قاطعیت نمیتوانیم یکی را نفی کنیم و به دیگری رأی مثبت بدهیم.
امیدواریم که در قسمتهای آینده بتوانیم به برخی از این دوراهیها به شکل نسبتا تفصیلی بپردازیم و در جهت انتخاب صحیح متناسب با اقتضای شرایط هر موضوع، یاریگر معلمین مؤثر و گردانندگان مدارس باشیم