معماری کارآمد؛ مدرسه کارآمد
قسمت سوم – کتابخانه واقعیتر از واقعی
محمد تابش، طراح و پژوهشگر در زمینه معماری مدارس و محیطهای یادگیری
در قسمت پیشین و در ادامه بررسی معماری مدارس کارآمد اشاره شد که وجود یک کتابخانه به عنوان فضای ویژه کتاب و کتابخوانی و هر فعالیت مرتبط با کتب آن، که همیشه زنده و در دسترس باشد و به روشهای گوناگون در ارتباط با متن مدرسه قرار گیرد، برای یک مدرسه بسیار ارزشمند است و به کارآمدی آن میافزاید، در این قسمت سخن را با این پرسش آغاز میکنیم که کارآمدی کتابخانه مدرسه تا چه اندازهای وابسته به کتابخانه با کتابهای کاغذی واقعی و یا کتابهای الکترونیکی مجازی است؟ کتابخانه مدرسه با قفسههای پر از کتاب کاغذی که بتوان کتابهای آن را در دست گرفت و آنها را با دست ورق زد و مطالعه کرد؛ یا کتابخانهای که به روشهای گوناگون کتابهای الکترونیکی را در اختیار شما قرار میدهد و شما با مشاهده مطالب کتاب بر روی صفحه نمایش رایانه و یا هر نوع صفحه نمایش دیگر به بررسی و مطالعه کتابها بپردازید.
در اینجا این که کدام بهتر است، مسئله اصلی ما نمیباشد. همه میدانیم که به دلایل گوناگونی اختلاف نظر در ترجیح بین کتاب کاغذی یا کتاب الکترونیک وجود دارد. بعضی با کتاب کاغذی ارتباط بهتری برقرار میکنند و علاقمندند تا با ورق زدن صفحات آن به کمک دستها، صفحه به صفحه آن را لمس و مطالعه کنند. بیشتر این افراد تجربه خوبی از مطالعه کتاب در انواع صفحه نمایش ندارند و مطالعه کتاب الکترونیکی را با خستگی چشم و یا گم کردن سطرهای متن کتاب در حین مطالعه و یا مشکلات دیگر آن قرین میدانند. اما عده دیگری هم هستند که به خلاف دسته نخست، کتاب الکترونیک را ترجیح میدهند. این افراد از قطع شدن کمتر درختان برای تولید کاغد تا سهولت در دستیابی به کتاب الکترونیک و همچنین حمل و نقل آسان این کتابها را از دلایل اقبال به این نوع کتابها میشمارند. بنابراین همانگونه که همه میدانیم بدیهی است که اختلاف نظر در این زمینه وجود دارد. اما آیا کارآمدی یک کتابخانه به این دو نوع نگاه و اختلاف نظر بستگی دارد یا مستقل از آنها است؟
کاملا روشن است که معماری کتابخانه مدرسه باید به شکلی باشد که این اختلاف را به بهترین شکل پاسخگو باشد و دسترسی و مطالعه هر دو نوع از کتابها را امکانپذیر گرداند. اما به نظر نمیرسد که کتابخانه کارآمد با الکترونیک شدن کتابها و یا به عکس آن شکل پذیرد. تعریف ما از کارآمدی فضاها در یک مدرسه، این بود که فضاهایی که حمایت کننده و تسهیلگر یادگیری دانشآموزان هستند، فضاهای کارآمدی هستند. با این حساب چه کتاب کاغذی باشد و چه الکترونیک، چه واقعی و چه مجازی، باید در خدمت یادگیری باشد و در نهایت به واقعیتهایی از جنس مشاهده، تجربه، به اشتراکگذاری یافتهها و چه بسا خلق و ساختی منجر شود که واقعی تر از واقعی هستند؛ حتی اگر این تولید واقعی از یک کتاب الکترونیک و کتابخانه مجازی آغاز شده باشند. به بیان دیگر، مهمتر از این توجه به تنوع دیدگاهها در انتخاب و مطالعه کتاب الکترونیک یا کاغذی، به عینیت کشاندن محتوای مطالعه کتابها در محیط کتابخانه به شکلهای گوناگون آن و تأثیرات آن در معماری محیط کتابخانه است که منجر به کارآمدی بیشتر کتابخانه یک مدرسه میشود. حال میتوان گفت این سخن که در دنیای امروز با توجه به تسلط روزافزون دیجیتالیزم بر همه اجزاء زندگی بشری، دیگر کتابخانه با کتابهای کاغذی معنا و مفهوم دارد یا ندارد، تأثیر چندانی بر کارآمدی کتابخانه مدرسه با نگاه واقعگرایانه ندارد و تلاش برای پاسخ به این سؤال ما را از نیازهای واقعی کتابخانههای مدارس، دور میسازد و ما را به پیچیدن در فرعیات محکوم میکند.
موضوع اصلی این است که دانشآموزان استفاده کننده از کتابخانه، چه کتاب مجازی خوانده باشند و چه کتاب واقعی، به چه نحوی شرایطی را در همان محیط مطالعه پیدا کنند که بتوانند در جهت یادگیری رشد کرده باشند و محتوای کتاب را یدرک و حتی تجربه کنند و یا محتواهای واقعی برای ارائه و نشر آن به سایر دانشآموزان داشته باشند به صورتی که با تجربه خلق و ساختن و یا نمایش محتواهای کتابها، ضمن درک عمیقتر و ملموستر، یافتههای مطالعات خود را با سایر دانشآموزان به اشتراک بگذارند. در اینجا نقش معلمین مدرسه در انتخاب کتابها و طراحی مراحل و روشهای گوناگون استفاده از آنها بسیار اهمیت پیدا میکند و معماران، تنها به کمک نظرات تخصصی معلمین است که میتوانند کتابخانه تجربهمحور مبتنی بر مشاهده، ساختن و نمایش دادن محتواهای کتابها را طراحی نمایند. با این نوع نگاه، طراحی محیط کتابخانه به گونهای صورت میپذیرد که زمینه بهتری برای دوخت و دوز محتوای کتابها با دنیای واقعی فراهم گردد.
اما چگونه؟
میخواند و میسازد
امید مشغول مطالعه کتابی در کتابخانه مدرسه اش میباشد. این کتاب در دسته کتابهای کارگاهی کتابخانه است که معلم فیزیک امید، آن را معرفی کردهاست. در این کتاب به سازهای اشاره دارد که چگونگی ساخت آن و آزمایش تحمل بار روی آن را بیان میکند. امید در حین مطالعه متوجه میشود که برگهای در پشت جلد این کتاب چسبانده شده که در آن نوشته است: “دانشآموز گرامی و تلاشگر؛ مطالب فصلهای سوم تا پنجم این کتاب را میتوانی در کارگاه کوچک متعلق به این کتابخانه به شکلی واقعی تجربه و لمس کنی.” پس از قدری مطالعه، امید کتاب را برمیدارد و در گوشه کتابخانه مدرسه وارد کارگاه کوچک کتابخانه میشود. او با ابزاری که پیش از این در محل کارگاه موجود بودهاست، مشغول به ساخت یکی از آن سازهها میشود. این گونه است که محتوایی که امید میخواند به عالم واقعی راه مییابد.
تصویر1- تجربه کردن محتویات کتابها در کتابخانه
تجربه کردن مطالعات
سجاد با خود میگوید، بهتر است برای مطالعه آن کتابی که هفته قبل، معلم شیمی من آن را معرفی کرده بود به کتابخانه بروم. بعد از اینکه مقداری از کتاب را مطالعه میکند یاد صحبتهای معلمش میافتد که گفته بود شما میتوانید در آزمایشگاه کوچک متعلق به کتابخانه، محتوای مطالب آن کتاب را تجربه و آزمایش کنید. او به کناری از کتابخانه که کف آن بر خلاف سایر فضاهایی که موکت و یا فرش شده هستند به وسیله سرامیک کفسازی شده و کفشهای مخصوص دارد وارد میشود. سجاد با این امکان، بین آن چه میخواند و آن چه میبیند و تجربه میکند، ارتباطی واقعی را مشاهده میکند.
باغچه کتابخانه
مریم به گل و گیاه علاقه دارد. معلم علوم مریم که از علاقه مریم به گیاهان مطلع است به او و دوستانش یک کتابی را معرفی میکند. در آن کتاب که میتواند “گیاهان چهارهفتهای” نام داشته باشد، برخی گیاهان معرفی شدهاند که در شرایطی که در کتاب تعریف شده است روند رشد آنها در چهار هفته تبیین و تشریح شدهاست. به ابتکار معلم علوم مدرسه در فضای نیمهبازی که متعلق به کتابخانه مدرسه است، گلدان چهارخانهای که در واقع مثل یک گلدان چهارقسمتی عمل میکنند وجود دارد. مریم با سایر امکانات موجود در آن فضا، در چهار هفته و هر هفته در یکی از خانههای موجود در گلدان، بذر آن گیاه را میکارد و پس از پنج هفته نتیجه رشد گیاه در چهار هفته پیش از آن را به صورت مستند تولید میکند. مریم اکنون خیلی بهتر از مشاهده تصاویر کتاب به واقعیتهای مورد اشاره در کتاب نزدیک شدهاست.
مطالعه شعر و موسیقی؟!
مصطفی در اوقات فراغت خود به شنیدن موسیقی سنتی و خواندن اشعار ناب فارسی علاقه دارد. معلم ادبیات مصطفی، با همکاری معلم رایانه، نرم افزاری را تولید کرده و در کتابخانه قرار داده است که اشعار و بعضی از محتواهای هر یک از کتابهای درسی ادبیات فارسی و حتی بعضی از کتابهای شعر غیر درسی را با استفاده از موسیقی سنتی ایرانی به شکلی هنرمندانه بازخوانی کرده است. او با این روش از مطالعه کتاب لذت بیشتری میبرد و نحوه صحیح خواندن اشعار را میآموزد.
قصهگویی در کتابخانه
امان از آقا مسعود که هر وقت داستانی را تعریف میکند، آنقدر جذاب و به اصطلاح “رنگی” این کار را میکند که همه را به خود جذب میکند. اما او چندان اهل مطالعه نیست. معلم آقا مسعود به این فکر میافتد که با همین علاقهای که در مسعود میبیند او را به کتاب و کتابخوانی علاقمند کند. با همکاری مسؤولین کتابخانه، بخشی از کتابخانه را به سکوی نمایش که شاید محلی برای شاهنامه خوانی و یا بیان هر نوع داستان دیگری باشد تبدیل میکند. مسعود را تشویق میکند که کتابهای داستانی اصیل فارسی را مطالعه کند و آنها را در محل مخصوص و ساعات مخصوص خود در کتابخانه ارائه دهد. به گونهای که این برنامه هفتهای دو یا سه بار با اعلام قبلی در زمان محدود برقرار میگردد تا مزاحمتی برای مطالعه کتاب در محیط کتابخانه شکل نگیرد. مسعود با این کار موفق میشود هفتهای یک یا دو کتاب را بخواند و برای دیگران بازگو کند. چه بسا این روش منجر به ترغیب به کتابخوانی در بقیه دوستان او هم میشود.
تصویر2- کتابخانه و قصهخوانی
کتابی که فیلم میشود!
زینب عادت جالبی پیدا کرده است. او هر موضوعی که در نظرش جالب توجه است دوست دارد به صورت فیلم کوتاه به نمایش درآورد. روزی این علاقه زینب، ایدهای را در ذهن معلم زینب میپروراند. معلم زینب پیشنهاد میدهد که در گوشه ای از کتابخانه، فضایی مجهز به رایانه، هدفون و سایر امکانات سخت افزاری و نرمافزاری ساخت فیلم کوتاه قرار گیرد. او از دانشآموزانش میخواهد که روح پیام و چکیده محتوای هر کتابی که از کتابخانه مدرسه مطالعه میشود را در یک فیلم کوتاه حداکثر 5 دقیقهای ارائه کنند. زینب و دوستانش اولین افرادی هستند که تعدادی از کتابهای کتابخانه را در میزهای مخصوص فیلمسازی در آن کتابخانه، به این روش هنرمندانه به دیگران معرفی میکنند.
ورزشگاه در قفسههای کتابخانه
مجید مشغول خواندن کتابی درباره آموزش تنیس و معرفی مشاهیر این رشته ورزشی بود که ناصر وارد کتابخانه شد و متوجه این موضوع شد. ناصر از معلم ورزش خود شنیده بود که در فضایی در مجاور کتابخانه امکانات شبیهساز ورزشی که بسیاری از نوجوانان امروز از آنها بیخبر نیستند وجود دارد و این هفته ورزش تنیس به صورت شبیهسازی قابل اجرا است. به این صورت که تجربه تحرک و ورزش تقریباً واقعی در مقابل مشاهیر این ورزش، البته به شکلی مجازی، برای مجید و ناصر امکانپذیر میگردد.
بازی با ریاضیات در کتابخانه
فاطمه با کتابهای ریاضی وقتی ارتباط بهتری برقرار میکند که بازیهای ریاضی مرتبط با آنها را تجربه کند. در کتابخانه مدرسه فاطمه، در اطراف قفسههای کتب ریاضی، چندین میز وجود دارد که بازیهای متنوع ریاضی روی آنها قرار دارند و هر از چندی نو به نو میشوند. فاطمه با این امکانات، تجربه بهتری از ارتباط با واقعیتهایی در ریاضیات را به دست میآورد.
تصویر3- بازی با ریاضی در کنار مطالعه کتابی در زمینه ریاضی
کتابخانه و حفظ و قرائت قرآن
حسنا به حفظ قرآن علاقه دارد. او بهترین جا برای حفظ قرآن را کتابخانه مدرسه میداند. نه برای اینکه کتابخانه ساکتی دارد بلکه محلی در کتابخانه وجود دارد که مجهز به دستگاههای کوچکی است که امکان تصحیح تلاوت و حفظ او یا تکرار آیات به میزانی که تعریف میکند، را مهیا میسازد. او در کتابخانه مدرسه احساس بهتری در جهت پیشرفت در حفظ آیات قرآن دارد.
شاید بتوان ایدهها و تصویرهای دیگری هم در این رابطه خلق کرد. هرچند ممکن است که جمع همه این ایدهها در یک کتابخانه مشکل باشد، اما با ذکر همین موارد میتوان پذیرفت که این نگاه و رویکرد، کاملا شدنی است. حتی در یک مدرسه در یک منطقه محروم هم میتوان بعضی از ایدهها را پیاده کرد. بیش از همه عناصر آفریننده در چنین کتابخانههایی، این معلمین خلاق هستند که نقش دارند. معماران و طراحان مدارس، آفریننده محیطهای روی دهنده ایدههای ارزشمند معلمین مبتکر هستند. انتخاب کتاب، تأمین تجهیزات، لوازم و برنامههای مرتبط با محتواهای کتابها و در نهایت همفکری و مشورت با معمارانی که باید در گوشه و کنار کتابخانه، فضاهایی را خلق کنند تا زمینه برای خلق، ساختن و یا مشاهده محتواهای کتابها توسط دانشآموزان شکل گیرد، همگی ناشی از خلاقیت و اندیشهها ناب معلمین هوشمند و خلاق است. در چنین شرایطی یک کتابخانه به اوج کارآمدی خود میرسد و به واقع میتواند بیش از هر فضایی در مدرسه شایسته آن گردد تا به عنوان قلب تپنده مدرسه نامیده شود.